خیلی حس خوبیه که تغییر کنی و این تغییر خوشایند باشه.
من یه زن 130-40 کیلویی بودم که خودم رو چاق نمیدیدم. شاید اعتماد به نفس کاذب بود شایدم خریت نه اینکه خودمو لاغر بدونم . نه.
فکر میکردم نهایت 100 کیلوام. الان که نگاه میکنم به گذشته میبینم اون همه غصه و غم و خشمی که داشتم از چاقیم با این باور بود که نهایتا 100 کیلوام. حتی زمانی که رفتم دکتر برای عمل و ترازو منو 130 کیلو نشون میداد فکر میکردم خیلی چاق نیستم.
الان که کلی لاغر شدم و حتی از زمان عقدم هم لاغرترم وقتی فیلم و عکسهای اون روزارو میبینم تازه انگار یه پرده از جلو چشمام کنار رفته
تازه فهمیدم چه غولی بودم و خودم خبر نداشتم. کور بودم انگار
دیشب و یه مهمونی منو به وجد اورد اینکه بعد مدت ها دوستان و اطرافیان ببیننت و نشناسنت و کلی از لاغریت تعریف کنن حس بی نظیریه که من تجربه اش کردم.
نمیتونم حسی که دارم رو بیان کنم که چه قدر لبریزم از خوشحالی و خوشبختی.
و این حس بهم انگیزه ادامه رو میده ادامه راهی که باید برم تا برای اولین بار جام شیرینش رو جرعه جرعه سربکشم.
درباره این سایت